خشونت در جامعه و راه های مقابله با آن

اگرچه خشونت علیه انسان ‌ها در تمام دوران تاریخ بشریت وجود داشته است و در حقیقت در مقاطعی از تاریخ، اعمال خشونت برای حفظ بقا و دوام زندگی امری ضروری بوده است اما امروزه از نظر جوامع بشری، خشونت به هر شکل و نوعش قبیح و غیر قابل توجیه است. در این نوشتار به بررسی تعریف خشونت، انواع آن و روند آن در سال های اخیر می پردازیم.

خشونت در جامعه
برای دستیابی به تعریف خشونت لازم است ابتدا تعریف خشم و تفاوت آن با خشونت بیان گردد. باید بدانیم که خشم نوعی احساس است و بروز آن کاملا طبیعی است به طوریکه همه افراد این حس را به نوعی در زندگی روزانه تجربه می کنند تا حدی که اگر شخصی این حس را طی روز یا هر چند روز تجربه نکند، در حقیقت عادی نیست. حال باید دانست که تفاوت خشم با خشونت در آن است که خشونت یا پرخاشگری، رفتارهایی هستند که براساس حس خشم ظاهر میشوند (تفاوت احساس و رفتار). عنوان نمود که پرخاشگری شامل هرشکل رفتاری است که به قصد رساندن آسیب روانی یا جسمی به فرد دیگر انجام می شود. در این تعریف بر دو مورد تاکید شده است: ۱- قصد آسیب رساندن و ۲- این موضوع که پرخاشگری الزاماً موجب آسیب جسمی نمی شود و آسیب روحی و روانی را نیز در بر می گیرد.

البته هرچند به پرخاشگری از گذشته به دو بخش (۱-واکنشی در برابر یک عمل و یا رفتار دیگر ویا ۲- عمدی به قصد آسیب رساندن) تقسیم شده است هر چند این تقسیم بندی امروزه چندان مفید نبوده و بیان شده که حتی واکنشی بودن آن نمیتواند توجیهی برای اعمال خشونت باشد.

هرچند با صحبت از خشونت و پرخاشگری اغلب مفاهیم، اشکال و موضوعاتی مانند قتل، تجاوز، چاقو، خون، تفنگ، جنگ، ضرب و جرح، ترور و مانند آنها به ذهن خطور می کنند که شاید بسیاری ما در زندگی روزمره خود در خانه و جامعه چندان تجربه ای از آن ها نداشته باشیم، ولی باید دانست که مثال های خشونت و پرخاشگری محدود به این موارد نمی گردند و بسیاری از مواردی که می توانند نوعی از خشونت و پرخاشگری باشند، ممکن است اصلا باعث آسیب فیزیکی فرد نشود و در حقیقت نوعی از ضرب و جرح نباشند ولی ایجاد آسیب روانی در فرد نمایند که حتی چه بسا اثر آنها شدیدتر و طولانی تر باشد.
به طور کلی در مقالات و بررسی های مختلف برای پرخاشگری، دسته بندی های متنوعی عنوان شده است که بیان برخی از آن ها، برای درک بهتر آن و ادامه ی مطلب مفید است.

  1. بیان شده است که پرخاشگری خصمانه (hostile aggression) عموما ناشی از عواطف و احساسات منفی است و هدف اصلی آن آسیب رساندن به یک فرد یا قربانی است بدون اینکه هیچ نتیجه ای (دستاوردی یا رسیدن به موقعیتی با برکناری فرد قربانی) برای پرخاشگر داشته باشد. در پرخاشگری ابزاری (instrumental aggression) پرخاشگری به صورت یک ابزار به کار می رود و اعمال آن برای رسیدن به یک هدف خاص می باشد مثل دستیابی به جایگاه یا موقعیت فرد قربانی.
  2. این دسته بندی در حقیقت همان دسته بندی آسیب فیزیک یا روانی است یعنی امکان دارد که پرخاشگری منجر به آسیب فیزیکی فرد نشود، بلکه با روشهایی دیگر مانند تهمت زدن و شایعه ساختن، ترور شخصیت، آسیب به اموال شخص یا جلوگیری از پیشرفت او خود را نشان دهد. به این پرخاشگری، پرخاشگری نمادین (symbolic aggression) یا پرخاشگری پنهان گفته می شود که در برابر پرخاشگری آشکار قرار می گیرد.
  3. همانطور که در توضیحات اولیه آمد، در مواردی خاص، جامعه پرخاشگری را مجاز یا حتا لازم می شمارد (مثلاً در رفتار سربازان در حین مأموریت جنگی، یا اقدام به خشونت برای دفاع از خود). به این شکل از پرخاشگری، پرخاشگری مجاز (sanctioned aggression) می گوییم.
  4.  تقسیم بندی نهایی این بخش هنگامی روی میدهد که پرخاشگری به شکل فعالانه اعمال نمی شود، بلکه فرد با روشهای منفعلانه مانند کارشکنی، اهمالکاری، تنبلی، و امثال آن مانع انجام کاری که مورد نظر فرد دیگر است، می شود که به آن پرخاشگری منفعلانه (passive aggression) گفته میشود.

خشونت در جامعه
هنگامیکه پرخاشگری را در خانواده، جامعه و روابط بینفردی بررسی می کنیم، متوجه می شویم که جلوه های بسیاری دارد که همه ما هر روز با آنها مواجه هستیم و در خیلی موارد حتی آنقدر این برخوردهای روزانه با مصادیق پرخاشگری و خشونت برایمان عادی شده است، که حتی متوجه اعمال آن نمی شویم. اگر نگاهی به برخی از روش های عادی رانندگی در خیابان های شهرمان بویژه تهران بیندازیم، بسیاری از این موارد را هر روز شاهد هستیم: رانندگی های بینظم و قاعده و راه را بر دیگری بستن بدون رعایت قانون، سرعت های غیرمجاز و به خطر انداختن جان خود و دیگران، سبقت های عجیب و غریب و رانندگی و ویراژدادن های عجیب موتور سیکلت ها در سطح شهر و تجاوز به حریم خصوصی دیگران در رانندگی، صدای بوق که نه برای هشدار، بلکه در راستای پرخاشگری و دشنام دادن کاربرد می یابد و فریادهای مأمورینی که هرچند برای کمک به رعایت قانون باشد اما در راستای تنبیه و تحقیر شکل می گیرند. همه این مثال ها خود نمودهایی از ابراز خشم و خشونت و پرخاشگری تنها در بخشی از ابعاد زندگی مان که رانندگی است، می باشند. لازم است در نظر بگیریم که اگر به تأثیرات منفی و کلی خشونت نظر داشته باشیم، مثال بیان شده و مواردی از این دست که عده زیادی از مردم جامعه به طور روزانه با آن درگیر هستند، می تواند حتی بیشتر از مواردی چون قتل، جنگ و جنایت، سلامت عمومی جامعه را تهدید نماید.

باید توجه نمود که راه های کنترل پرخاشگری و روشهای صحیح تخلیه و ابراز خشم، مهارت هایی هستند که نیاز به آموزش و یادگیری از سنین کودکی در جامعه دارند. برای کنترل پرخاشگری و عدم تبدیل خشم به پرخاشگری و خشونت ابتدا نیاز به خودآگاهی است، یعنی فرد باید به بدن خود و علائمی که گویای احساساتاوست، آگاه و مسلط باشد و درواقع ویژگی های جسمی، فکری و رفتاری خود را خوبی در حین ایجاد حس خشم بشناسد و در مرحله دوم هر شخصی باید روشها و راههایی برای مهار پرخاشگری خود بشناسد. خشم نیز در حقیقت نوعی انرژی است که می تواند آزاد شود و به آزاد شدن خشم، تخلیه خشم گویند و باید توجه داشت که خشم اگر آزاد نشود میتواند باعث ایجاد خشم خیلی شدید یا انفجاری و به تعبیری از کوره در رفتن نماید. متاسفانه عموما فکر می کنیم که تخلیه خشم تنها با بروز رفتار پرخاشگرایانه و خشونت آمیز میتواند صورت پذیرد، در حالیکه راه های بسیار زیاد و متنوعی نظیر آواز خواندن، رقصیدن، ورزش کردن، حضور در ورزشگاه ها و فعالیت های فرهنگی، اجتماعی و جمعی و…. برای تخلیه خشم وجود دارند. باید دقت داشت که خشم هنگامیکه درون فرد باقی بماند و به درستی آزاد نگردد، می تواند به شخص آسیب رساند ولی این خشم وقتی آشکار شده و بیرون آید، در واقع به نوعی حل و فصل شده است پس لازم است که راه درست تخلیه آن را بدانیم. روش دیگر برای حل و فصل این خشم به این صورت است که همان رفتار خشونت آمیز بتواند در شرایطی آرامتر و بدون خطر امکان ظاهر گردد؛ به طور مثال بروز و تخلیه خشم می تواند به صورت انواع فعالیت های ورزشی، مشت زدن به بالش یا کیسه بوکس یا پاشیدن آب به دیوار یا حتی پرتاب توپ باشد زیراکه کارهایی از این نوع، این انرژی منفی بدن را آزاد میکنند. البته باید بدانیم که در بسیاری موارد بروز خشم، قبل از اعمال هرگومه رفتار خشونت آمیز، پرخاشگری و یا بروز هر واکنش تندی می توانیم با مکثی کوتاه در حد چند ثانیه، کشیدن نفسی عمیق، یا نوشیدن لیوانی آب و … کمی موقعیت را سنجیده و عاقلانه تر عمل نماییم.

طبق بررسی های صورت گرفته در سطح جامعه ما، متاسفانه خشم پنهان و نیز تمایل به خشونت در بین جوانان و نوجوانان رشد داشته و حتی این موارد در میان دختران بیشتر از پسران خود را نشان میدهد، از جمله مصداق های آن میتوان به افزایش آمار خودجرحی یا آسیب رساندن به خود در بین نوجوانان دختر طی سال های اخیر اشاره نمود، احتمالا فرهنگ جامعه ما که همواره از کودکی دختران را به صبر و تحمل و عدم بیان احساسات خود دعوت می کند تا حد زیادی در ایجاد این خشم پنهان در دختران جوانمان نقش دارد، خشمی که در حقیقت به شکل صحیح و با روش های بیان شده، آزاد نشده و می تواند عواقب نامطلوب بعدی را به همراه داشته باشد. از همین رو است که طی سال های اخیر بسیاری از کارشناسان علوم اجتماعی، نسبت به تبعات خشم فروخورده نوجوانان و جوانان در کشور اخطار می دهند و عنوان میکنند این موضوع میتواند علاوه بر تهدید سلامت روانی این عزیزان، آسیب به امنیت روانی جامعه زند و در نتیجه آن، سرمایه اجتماعی ما که همین نوجوانان امروزی هستند، دچار آسیبهای روحی و روانی جدی زیادی گردند. بنابراین باید بسیار مصرانه و آگاهانه با این پدیده در جامعه برخورد گردد.

خشونت در جامعه

نویسنده: مینا عبدالصمدی

فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *