ضم وکیل

ضم وکیل یک نوع عقد وکالت هست که توابع قوانین و شرایط مختص به خود می باشد. این نوع عقد وکالت مانند عقد وکالت عادی، یک عقد جایز می باشد که در این مقاله ما قصد داریم به بررسی آن بپردازیم. شما می توانید با مطالعه مطالب ارائه شده در این مقاله از ماهیت این نوع وکالت شناخت پیدا کنید. همانطور که می دانید مناسبات حقوقی بسیار پیچیده هستند. به نحوی که درک و شناخت کامل آنها نیاز به دانش حقوقی بالایی دارد. به همین سبب توصیه می گردد قبل از اقدام به اخذ ضم وکیل از مشاوره های حقوقی افراد متخصص در این باره نیز کمک بگیرد. زیرا این امر کمک شایانی به حفظ منافع و اموال شما می کند.

ضم وکیل به چه معناست؟
ضم وکیل که به نام های دیگر نظیر امین یا نظر به وکیل نیز خوانده می شود به این معنا می باشد که موکل با مراجعه به دفاتر اسناد، وکیل دیگری را به وکیل اول خود ضمیمه می کند. یا به عبارت دیگر علاوه بر وکیل اول، وکیلی دیگر را جهت اداره امور محوله به وکیل اول اضافه می کند. بدین شکل یک نفر برای یک امری موکل دو وکیل می شود.
در ضم وکیل مقرر می گردد که موضوع وکالت باید با توافق مشترک بین دو وکیل انجام شود. یا وکیل اول هر اقدامی را که انجام می دهد باید تحت نظارت وکیل دوم صورت بگیرد. دفترخانه مربوطه که موکل جهت اخذ ضم وکیل به آن مراجعه کرده است موظف می باشد اخطاریه ای برای وکیل اول جهت اطلاع او ارسال کند.

تفاوت ضم وکیل با دیگر وکلا چیست؟
ضم وکیل نیز یک نوع عقد وکالت بوده که همانند وکالت عادی جزو قوانین جایز به شمار می رود مگر اینکه قرارداد آن ضمن عقد لازمی بسته شده باشد. وکیل ضمیمه شده به وکیل اول همانند دیگر افرادی که از طرف موکل برای انجام امری مامور می شوند، برای نظارت و مشارکت در انجام عملی که به وکیل اول سپرده شده است انتخاب می گردد. بطور کلی ضم وکیل از لحاظ حقوقی دربردارنده تمامی قوانین حاکم بر عقد وکالت هست. تنها تفاوت این دو در این است که وکیل ضم شده حق انجام موضوع عقد به صورت مستقل ندارد. بلکه او باید عملی را که موکل به او سپرده با مشارکت و مشورت وکیل اول انجام دهد و در برخی موارد نیز فقط باید به عنوان ناظر عمل کند.

ضم وکیل در وکالت طلاق به چه صورت می باشد؟
همانطور که گفتیم در عقد وکالت عادی وکیل و موکل برای ادامه دادن عقد وکالت هیچ اجباری ندارند و هر زمان که تمایل داشته باشند می توانند عقد را فسخ کنند. حتی هیچ نیازی هم به اعلام فسخ به طرف مقابل ندارند. مگر اینکه طرفین به جهت اخلاقی ترجیح دهند، موضوع را به طرف دیگر اعلام کنند.
در رابطه با وکالت طلاق نیز موضوع به همین شکل می باشد. اگر حین عقد قرارداد وکالت طلاق حق عزل وکیل از موکل ساقط نشده باشد هر کدام از طرفین هر زمان که تمایل داشته باشند می توانند عقد وکالت طلاق را فسخ کنند.
در برخی موارد ممکن است زوج به دفترخانه مراجعه کرده و فردی دیگری را نیز برای انجام این امر انتخاب کند. در این صورت زوج دارای دو وکیل برای امر طلاق می شود. بنابراین زوجه باید تمامی اقدامات خود برای امر طلاق را زیر نظر وکیل ضم شده از جانب زوج انجام دهد. لازم هست که زوج پس از ضم وکیل برای طلاق، موضوع را به زوجه اطلاع دهد و او را از حدود اختیارات وکیل ضم شده مطلع سازد.
البته باید متذکر شد؛ در صورتی که وکالت زوجه در رابطه با طلاق در دفاتر اسناد رسمی تنظیم شده و در قرارداد وکالت نامه، حق عزل وکیل و ضم وکیل و ناظر از موکل یا زوج سلب شده باشد، اقدامات زوج جهت عزل ضم وکیل برای طلاق بی اثر بوده و فاقد جنبه قانونی می گردد.

هرگاه وکیل اول بدون اطلاع از وکیل ناظر اقدام به انجام مورد وکالت کند عمل اون چه حکمی دارد؟

طبق قانون، ضم وکیل یک امر کاملا قانونی بوده و از لحاظ عرف و شرع نیز منعی برای اینکار وجود ندارد. در صورتی که موکل اقدام به ضم وکیل برای موضوعی که قبلا وکالت آن را به فرد دیگر داده کند، وکیل اول دیگر حق ندارد به صورت مستقل به انجام موضوع واگذار شده به او بپردازد. لازم هست برای هر اقدامی جهت مورد وکالت ابتدا با وکیل ضم شده از جانب موکل مشورت کرده و یا در حضور او به انجام موضوع وکالت اقدام کند. بنابر این هر گونه عملی در رابطه با موضوع عقد قرار داد به صورت مستقل فاقد وجه قانونی می باشد.
البته اگر وکیل اول از ضم وکیل اطلاعی نداشته باشد و موکل این موضوع را به او اعلام نکرده باشد اقدام او کاملا قانونی بوده و در حیطه وظایف واگذار شده به او هست. اما در صورت اطلاع عمل او فقط در صورتی نافذ خواهد بود که موکل آن را تایید کند.

آیا بلاعزل بودن وکیل اول تاثیری در بلاعزل بودن یا نبودن وکیل ضمی دارد؟
طبق برخی اراء صادره از دادگاه ها بلاعزل بودن وکیل اول منجر به بلاعزل بودن وکیل ضمی نیز می شود. اما این امر خلاف قوانین موجود در حقوق مدنی هست. طبق قوانین حقوق مدنی کشور ما، اصل بر این است که موکل حق عزل وکیل را دارد. به عبارت دیگر اصل بر این است که موکل قادر هست هر زمان که بخواهد وکیل را عزل کند.
در صورتی که موکل قادر به عزل وکیل نباشد نیاز به دلیل هست. بنابراین تعمیم اسقاط حق عزل وکیل اول به وکیل دوم از لحاظ قانونی موجه نبوده و موکل دارای حق عزل وکیل ضمی می باشد. پس باید نتیجه گرفت که بلاعزل بودن وکیل اول تغییری در اختیار موکل جهت عزل وکیل دوم ایجاد نمی کند.

چه مواردی منجر به فسخ قرارداد وکالت، ضم وکیل می شود؟
همانطور که گفتیم قرارداد ضم وکیل یک نوع عقد جایز هست که هر کدام از طرفین هر گاه بخواهند، می توانند جهت فسخ آن اقدام کنند. به عبارت دیگر وکیل یا موکل بدون نیاز به اجازه یکدیگر امکان استعفا و عزل را دارند و بدین شکل عقد وکالت وکیل ضم منتفی می گردد. اما اگر ضم وکیل بصورت وکالت بلاعزل باشد. و قید شود که اختیارات وکیل ضم تا زمان حصول نتیجه پابرجایی هست تا زمان حصول اختیارات موکل جهت عزل وکیل ساقط می شود.
البته در صورتی که وکیل ضم در انجام وظایف محوله به آن مرتکب تخلف شود شخص ثالث و یا وکیل حق فسخ قرارداد وکالت را دارند.
بنابراین منفسخ کردن یکطرفه قرارداد توسط وکیل فاقد وجه قانونی بوده و بی اثر هست. علاوه بر موارد گفته شده موارد دیگری هستند که منجر به فسخ قرارداد وکالت بلاعزل می شوند که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
در برخی موارد اختیار عزل وکیل ضم تا مدت زمان خاصی ساقط می گردد. بنابر این پس از سپری شدن زمان مقرر موکل حق عزل را کسب کرده و هر زمان که اراده کند می تواند قرارداد را فسخ کند.
در برخی موارد ممکن است جهت عقد قرارداد وکالت ضم برای مدت معینی تعیین شده باشد، در چنین شرایطی به محض پایان مدت تعیین شده عقد وکالت خود به خود منتفی می شود.

آیا گرفتن وکیل بلاعزل حق ضم وکیل را از موکل ساقط می کند؟
همانطور که گفتیم در ضم وکیل، موکل جهت انجام امری که به وکیل اول سپرده است یک وکیل دیگر اختیار می کند و آن را به وکیل اولی خود ضمیمه می کند. حال می خواهیم بدانیم در صورتی که وکیل اولی دارای وکالت بلاعزل باشد، حق و حقوق موکل برای ضم ناظر یا وکیل بر او به چه صورت هست. از آنجایی وکالت بلاعزل برخلاف عقد وکالت یک عقد لازم هست، وکالت وکیل بلاعزل تا زمان حصول نتیجه به قوت خود باقی می ماند. بنابراین موکل حق هیچگونه دخالتی در مفاد قرارداد ندارد.
گرفتن ضم وکیل برای وکیل بلاعزل به عنوان یک نوع دخالت در مفاد قرارداد تلقی شده و فاقد جنبه قانونی می باشد. بنابراین در وکالت بلاعزل وکیل اولی هیچ الزامی به انجام امور محوله تحت نظر وکیل ناظر یا وکیل امین نیست و می تواند به صورت کاملا مستقل به موضوع وکالت بپردازد. بنابراین در وکالت بلاعزل یا وکالتی که عزل وکیل فقط توسط عقد دیگری که مورد توافق طرفین باشد صورت بگیر موکل حق ضم وکیل به وکیل اولی که دارای وکالت بلاعزل هست ندارد.
البته ساقط شدن حق ضم وکیل برای موکل در صورتی امکانپذیر هست که بطور صریح به ساقط شدن آن در قرارداد وکالت تصریح شده باشد. بنابراین اگر در عقد وکالت تصریح نشود که این حق از موکل ساقط شده است موکل هر زمان که بخواهد می تواند یک وکیل امین و قابل اعتماد به وکیل اولی خود به عنوان وکیل ناظر اضافه کند.

وکالت بلاعزل به چه معناست؟
وکالت بلاعزل بدین معناست که موکل بدون توافق با وکیل، به صورت یک طرفه حق فسخ قرارداد وکالت را ندارد. از آنجایی که قرارداد وکالت یک قرارداد جایز هست فسخ آن نیاز به رضایت هر دو طرف توافق نداشته و وکیل یا موکل هرگاه اراده کنند می توانند قرارداد را فسخ کنند. شاید یکی از فلسفه های شکل گرفتن وکیل بلاعزل همین جایز بودن عقد وکالت باشد. وکالت بلاعزل سبب می شود رابطه حقوقی عقد وکالت محکم تر شده و محدودیت های عقد کمتر شود.
البته ناگفته نماند شاید توسل به وکالت بلاعزل تا حد زیادی از تزلزل بودن عقد وکالت بکاهد و آن را پایدارتر کند. حتی شاید اغلب اوقات سبب آسان شدن امور برای طرفین می شود. اما خالی از عیب و ایراد نیست.
همانطور که می دانید برخی افراد سود جو هستند؛ که از هر فرصتی برای دست یابی به منفعت خود به هر قیمتی استفاده می کنند.
در وکالت بلاعزل، ممکن هست وکیل واجد صلاحیت های اخلاقی بوده و از جنبه بلاعزل بودن خود سوء استفاده کرده و در چهارچوب وکالت فقط به فکر منافع خود بوده و قرار داد وکالت را مبتنی بر نفع خود در برخی اوقات وکالت صرف و برخی اوقات وکالت در مقام بیع و کاهی اوقات ترکیبی از هر دو بداند که این امر می توانند آسیب های مالی به موکل وارد کند.
مخصوصا زمانی که موکل فاقد دانش حقوقی بوده و درک صحیحی از مفهوم و محتوای عبارات بکار برده شده در قرارداد خویش با طرف دیگر معامله ندارد.

نظر حقوق دانان در رابطه با وکالت بلاعزل چیست؟
از آنجایی که وکالت بلاعزل، دارای جنبه های مبهم زیادی هست و ممکن هست موکل را متحمل ضرر و زیان هایی کند که قبل از انجام عقد هیچگاه آنها را پیش بینی نمی کرده است. فقها و حقوق دانان نظر یکسانی در رابطه با آن ندارند. برخی وکالت بلاعزل را جایز و صحیح می دانند و برخی دیگر در صحیح و جایز بودن آن دچار شک و تردید هستند.
امروزه روز به رو بر تعداد پرونده های که موضوع اختلاف آنها مربوط به مسائل حواشی وکالت بلاعزل می باشد افزوده می گردد. یکی از مشکلاتی که در این رابطه در دادگاه ها بسیار رایج هست سردرگمی طرفین و نبود قوانین و رویه قضایی واحد برای حل اختلافات به وجود آمده می باشد.
توصیه می شود اگر اطلاعات و دانش حقوق کمی دارید، و قادر به پیش بینی اتفاقات احتمالی سلب عزل وکیل خود به صورت یکطرفه نیستید هرگز بدون گرفتن مشاوره های حقوقی و کسب اگاهی کامل از تمام زوایای آن اقدام به گرفتن وکیل بلاعزل نکنید.

سلب حق عزل وکیل توسط موکل چه تاثیری بر دامنه اختیارات موکل بر موضوع وکالت دارد؟
طبق قوانین موجود در حقوق مدنی کشور، موکل هرگاه اراده کند می تواند موضوع عقد وکالت را انجام بدهد. به عنوان مثال فردی وکالت فروش اموالی را به فردی می دهد اما، خودش برای فروش اقدام کرده و اموال را می فروشد. این اقدام او قانونی بوده و وکیل حق هیچ گونه اعتراضی ندارد. بعد از انجام مورد قرارداد توسط موکل، عقد وکالت نیز منفسخ می گردد.
اما اینجا سوال ما این هست که آیا اگر موکل حق عزل وکیل را از خود ساقط کرده باشد باز هم خودش می تواند امری را که انجامش را طبق قرارداد عقد وکالت به وکیل سپرده انجام دهد یا خیر؟ همانطور که گفتیم در صورت انجام مورد معامله توسط خود موکل، عقد وکالت به صورت غیر مستقیم فسخ می گردد، از آنجای که موکل حق عزل و فسخ یکطرفه قرارداد را از خود سلب کرده است دیگر نمی تواند مبادرت به انجام مورد معامله کند.

فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *